کتاب مقدس, سوگنامه , فصل 3. is available here: https://www.bible.promo/chapters.php?id=10800&pid=27&tid=1&bid=30
Holy Bible project logo icon
FREE OFF-line Bible for Android Get Bible on Google Play QR Code Android Bible

Holy Bible
for Android

is a powerful Bible Reader which has possibility to download different versions of Bible to your Android device.

Bible Verses
for Android

Bible verses includes the best bible quotes in more than 35 languages

Pear Bible KJV
for Android

is an amazing mobile version of King James Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible BBE
for Android

is an amazing mobile version of Bible in Basic English that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible ASV
for Android

is an amazing mobile version of American Standard Version Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

BIBLE VERSIONS / کتاب مقدس / عهد قديم / سوگنامه

کتاب مقدس - Old Persian Version, 1815

ارمیا سوگنامه حزقیال

فصل 1 2 3 4 5

1 من آن مرد هستم که از عصای غضب وی مذلت دیده ام.

2 او مرا رهبری نموده، به تاریکی در آورده است و نه به روشنایی.

3 به درستی که دست خویش را تمامی روز به ضد من بارها برگردانیده است.

4 گوشت و پوست مرا مندرس ساخته واستخوانهایم را خرد کرده است.

5 به ضد من بنا نموده، مرا به تلخی و مشقت احاطه کرده است.

6 مرا مثل آنانی که از قدیم مرده اند در تاریکی نشانیده است.

7 گرد من حصار کشیده که نتوانم بیرون آمد و زنجیر مرا سنگین ساخته است.

8 و نیز چون فریاد و استغاثه می نمایم دعای مرا منع می کند.

9 راههای مرا با سنگهای تراشیده سد کرده است و طریقهایم را کج نموده است.

10 او برای من خرسی است در کمین نشسته و شیری که در بیشه خود می باشد.

11 راه مرا منحرف ساخته ، مرا دریده است و مرا مبهوت گردانیده است.

12 کمان خود را زه کرده، مرا برای تیرهای خویش، هدف ساخته است.

13 و تیرهای ترکش خود را به گرده های من فرو برده است.

14 من به جهت تمامی قوم خود مضحکه و تمامی روز سرود ایشان شده ام.

15 مرا به تلخیها سیر کرده و مرا به اَفسنتین مست گردانیده است.

16 دندانهایم را به سنگ ریزها شکسته و مرا به خاکستر پوشانیده است.

17 تو جان مرا از سلامتی دور انداختی و من سعادتمندی را فراموش کردم،

18 و گفتم که قوت و امید من از یهوه تلف شده است.

19 مذلت و شقاوت مرا افسنتین و تلخی به یاد آور.

20 تو البته به یاد خواهی آورد زیرا که جان من در من منحنی شده است.

21 و من آن را در دل خود خواهم گذرانید و از این سبب امیدوار خواهم بود.

22 از رأفتهای خداوند است که تلف نشدیم زیرا که رحمتهای او بی زوال است.

23 آنها هر صبح تازه می شود و امانت تو بسیار است.

24 و جان من می گوید که خداوند نصیب من است، بنابراین بر او امیدوارم.

25 خداوند به جهت کسانی که بر او توکل دارند و برای آنانی که او را می طلبند نیکو است.

26 خوب است که انسان امیدوار باشد و با سکوت انتظار نجات خداوند را بکشد.

27 برای انسان نیکو است که یوغ را در جوانی خود بردارد.

28 به تنهایی بنشیند و ساکت باشد زیرا که او آن را بر وی نهاده است.

29 دهان خود را بر خاک بگذارد که شاید امید باشد.

30 رخسار خود را به زنندگان بسپارد و از خجالت سیر شود.

31 زیرا خداوند تا به ابد او را ترک نخواهد نمود.

32 زیرا اگر چه کسی را محزون سازد لیکن بر حسب کثرت رأفت خود رحمت خواهد فرمود.

33 چونکه بنی آدم را از دل خود نمی رنجاند و محزون نمی سازد.

34 تمامی اسیران زمین را زیر پا پایمال کردن،

35 و منحرف ساختن حق انسان به حضور حضرت اعلی ،

36 و منقلب نمودن آدمی در دعویش منظور خداوند نیست.

37 کیست که بگوید و واقع شود اگر خداوند امر نفرموده باشد.

38 آیا از فرمان حضرت اعلی ' هم بدی و هم نیکویی صادر نمی شود؟

39 پس چرا انسان تا زنده است و آدمی به سبب سزای گناهان خویش شکایت کند؟

40 راههای خود را تجسس و تفحص بنماییم و بسوی خداوند بازگشت کنیم.

41 دلها و دستهای خویش را بسوی خدایی که در آسمان است برافرازیم،

42 (و بگوییم): «ما گناه کردیم و عصیان ورزیدیم و تو عفو نفرمودی.

43 خویشتن را به غضب پوشانیده، ما را تعاقب نمودی و به قتل رسانیده، شفقت نفرمودی.

44 خویشتن را به ابر غلیظ مستور ساختی ، تا دعای ما نگذرد.

45 ما را در میان امتها فضله و خاکروبه گردانیده ای.»

46 تمامی دشمنان ما بر ما دهان خود را می گشایند.

47 خوف و دام و هلاکت و خرابی بر ما عارض گردیده است.

48 به سبب هلاکت دختر قوم من، نهرهای آب از چشمانم می ریزد.

49 چشم من بلا انقطاع جاری است و باز نمی ایستد.

50 تا خداوند از آسمان ملاحظه نماید و ببیند.

51 چشمانم به جهت جمیع دختران شهرم، جان مرا می رنجاند.

52 آنانی که بی سبب دشمن منند، مرا مثل مرغ بشدت تعاقب می نمایند.

53 جان مرا در سیاه چال منقطع ساختند و سنگها بر من انداختند.

54 آبها از سر من گذشت پس گفتم: منقطع شدم.

55 آنگاه ای خداوند، از عمقهای سیاه چال اسم تو را خواندم.

56 آواز مرا شنیدی، پس گوش خود را از آه و استغاثه من مپوشان!

57 در روزی که تو را خواندم نزدیک شده، فرمودی که نترس.

58 ای خداوند دعوی جان مرا انجام داده و حیات مرا فدیه نموده ای!

59 ای خداوند ظلمی را که به من نموده اند دیده ای. پس مرا دادرسی فرما!

60 تمامی کینه ایشان و همه تدبیرهایی را که به ضد من کردند دیده ای.

61 ای خداوند مذمت ایشان را و همه تدبیرهایی را که به ضد من کردند شنیده ای!

62 سخنان مقاومت کنندگانم را و فکرهایی را که تمامی روز به ضد من دارند (دانسته ای).

63 نشستن و برخاستن ایشان را ملاحظه فرما زیرا که من سرود ایشان شده ام.

64 ای خداوند موافق اعمال دستهای ایشان مکافات به ایشان برسان.

65 غشاوه قلب به ایشان بده و لعنت تو بر ایشان باد!

66 ایشان را به غضب تعاقب نموده، از زیر آسمانهای خداوند هلاک کن.

<< ← Prev Top Next → >>