کتاب مقدس, متّی , فصل 15. is available here: https://www.bible.promo/chapters.php?id=10944&pid=42&tid=2&bid=30
Holy Bible project logo icon
FREE OFF-line Bible for Android Get Bible on Google Play QR Code Android Bible

Holy Bible
for Android

is a powerful Bible Reader which has possibility to download different versions of Bible to your Android device.

Bible Verses
for Android

Bible verses includes the best bible quotes in more than 35 languages

Pear Bible KJV
for Android

is an amazing mobile version of King James Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible BBE
for Android

is an amazing mobile version of Bible in Basic English that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible ASV
for Android

is an amazing mobile version of American Standard Version Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

BIBLE VERSIONS / کتاب مقدس / عهد جديد / متّی

کتاب مقدس - Old Persian Version, 1815

متّی مرقس

فصل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28

1 آنگاه کاتبان و فریسیان اورشلیم نزد عیسی آمده، گفتند:

2 «چون است که شاگردان تو از تقلید مشایخ تجاوز می نمایند، زیرا هرگاه نان می خورند دست خود را نمی شویند؟»

3 او در جواب ایشان گفت: «شما نیز به تقلید خویش، از حکم خدا چرا تجاوز می کنید؟

4 زیرا خدا حکم داده است که مادر و پدر خود را حرمت دار و هرکه پدر یا مادر را دشنام دهد البته هلاک گردد.

5 لیکن شما می گویید هر که پدر یا مادر خود را گوید آنچه از من به تو نفع رسد هدیه ای است،

6 و پدر یا مادر خود را بعد از آن احترام نمی نماید. پس به تقلید خود، حکم خدا را باطل نموده اید.

7 ای ریاکاران، اشعیاء درباره شما نیکو نبوت نموده است که گفت:

8 این قوم به زبانهای خود به من تقرب می جویند و به لبهای خویش مرا تمجید می نمایند، لیکن دلشان از من دور است.

9 پس عبادت مرا عبث می کنند زیرا که احکام مردم را بمنزله فرایض تعلیم می دهند.»

10 و آن جماعت را خوانده، بدیشان گفت: «گوش داده، بفهمید؛

11 نه آنچه به دهان فرو می رود انسان را نجس می سازد بلکه آنچه از دهان بیرون می آید انسان را نجس می گرداند.»

12 آنگاه شاگردان وی آمده، گفتند: «آیا می دانی که فریسیان چون این سخن را شنیدند، مکروهش داشتند؟»

13 او در جواب گفت: «هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باشد، کنده شود.

14 ایشان را واگذارید، کوران راهنمایان کورانند و هرگاه کور، کور را راهنما شود، هر دو در چاه افتند.»

15 پطرس در جواب او گفت: «این مثل را برای ما شرح فرما.»

16 عیسی گفت: «آیا شما نیز تا به حال بی ادراک هستید؟

17 یا هنوز نیافته اید که آنچه از دهان فرو می رود، داخل شکم می گردد و در مبرز افکنده می شود؟

18 لیکن آنچه از دهان برآید، از دل صادر می گردد و این چیزها است که انسان را نجس می سازد.

19 زیرا که از دل برمی آید، خیالات بد و قتلها و زناها و فسقها و دزدیها و شهادات دروغ و کفرها.

20 اینها است که انسان را نجس می سازد، لیکن خوردن به دستهای ناشسته ، انسان را نجس نمی گرداند.»

21 پس عیسی از آنجا بیرون شده، به دیار صور و صیدون رفت.

22 ناگاه زن کنعانیهای از آن حدود بیرون آمده، فریاد کنان وی را گفت: «خداوندا، پسر داودا، بر من رحم کن زیرا دختر من سخت دیوانه است.»

23 لیکن هیچ جوابش نداد تا شاگردان او پیش آمده، خواهش نمودند که «او را مرخص فرمای زیرا در عقب ما شورش می کند.»

24 او در جواب گفت: «فرستاده نشده ام مگر بجهت گوسفندان گم شده خاندان اسرائیل.»

25 پس آن زن آمده، او را پرستش کرده، گفت: «خداوندا مرا یاری کن.»

26 در جواب گفت که «نان فرزندان را گرفتن و نزد سگان انداختن جایز نیست.»

27 عرض کرد: «بلی خداوندا، زیرا سگان نیز از پاره های افتاده سفره آقایان خویش می خورند.»

28 آنگاه عیسی در جواب او گفت: «ای زن! ایمان تو عظیم است! تو را برحسب خواهش تو بشود.» که در همان ساعت، دخترش شفا یافت.

29 عیسی از آنجا حرکت کرده، به کناره دریای جلیل آمد و برفراز کوه برآمده، آنجا بنشست.

30 و گروهی بسیار، لنگان و کوران و گنگان و شلان و جمعی از دیگران را با خود برداشته ، نزد او آمدند و ایشان را بر پایهای عیسی افکندند و ایشان را شفا داد،

31 بقسمی که آن جماعت، چون گنگان را گویا و شلان را تندرست و لنگان را خرامان و کوران را بینا دیدند، متعجب شده، خدای اسرائیل را تمجید کردند.

32 عیسی شاگردان خود را پیش طلبیده، گفت: «مرا بر این جماعت دل بسوخت زیرا که الحال سه روز است که با من می باشند و هیچ چیز برای خوراک ندارند و نمی خواهم ایشان را گرسنه برگردانم مبادا در راه ضعف کنند.»

33 شاگردانش به او گفتند: «از کجا در بیابان ما را آنقدر نان باشد که چنین انبوه را سیر کند؟»

34 عیسی ایشان را گفت: «چند نان دارید؟» گفتند: «هفت نان و قدری از ماهیان کوچک.»

35 پس مردم را فرمود تا بر زمین بنشینند.

36 و آن هفت نان و ماهیان را گرفته ، شکر نمود و پاره کرده، به شاگردان خود داد و شاگردان به آن جماعت.

37 و همه خورده، سیر شدند و از خرده های باقی مانده هفت زنبیل پر برداشتند.

38 و خورندگان، سوای زنان و اطفال چهار هزار مرد بودند.

39 پس آن گروه را رخصت داد و به کشتی سوار شده، به حدود مجدل آمد.

<< ← Prev Top Next → >>